سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گروه فرهنگی سردار خیبر
[ و به عمار پسر یاسر فرمود ، چون گفتگوى او را با مغیره پسر شعبه شنود . ] عمار او را واگذار ، چه او چیزى از دین بر نگرفته جز آنچه آدمى را به دنیا نزدیک کردن تواند ، و به عمد خود را به شبهه‏ها در افکنده تا آن را عذرخواه خطاهاى خود گرداند . [نهج البلاغه]
 
 

* احمد عادلی *

** حضور در عملیات با تنی مجروح ***
آقای قوچانی خودش را با بچه ها یکی می دانست و هر گاه احساس می کرد روحیه آنها ضعیف شده است، در جمع آنها حضور پیدا کرده و نمی گذاشت احساس تنهایی بکنند. حضور ایشان قوت قلبی بود برای تمامی رزمندگان و روحیه افراد بالا می رفت.
قبل از عملیات والفجر 4 ایشان برای شناسایی به منطقه رفتند که منجر به مجروحیتشان شد و به ناچار برای مداوا به عقب منتقل گردیدند. مجروحیت وی باعث دل نگرانی بچه ها شد ولی چند ساعتی از عملیات نگذشته بود که خود خود را برای عملیات رسانید و با همان حال مجروحیت در بین رزمندگان حضور پیدا کرد.
در آن عملیات مسئولیت گردان امام حسین (علیه السلام) را بر عهده وی گذاشته شد. گردانی که با یک گروهان سازماندهی شد. اما شجاعت ایشان که الهام گرفته گرفته از قیام و هدف امام حسین (علیه السلام) بود و درس شجاعت و ایثاری که از امام حسین (علیه السلام) آموخته بود و عظمت و رشادت و صلابتی که در عملیات از خود به خرج می داد افرباد را به سوی خود جذب
  می نمود و این امر باعث شد تا گردان تشکل و سازماندهی خود را پیدا کند.

*** نحوه شهادت ****

(نبرد فاو-مطالعات وتحقیقات جنگ سپاه پاسداران)

روز چهارم عملیات والفجر 8 آتش توپخانه و حملات هوایی دشمن در کلیه محورهای عملیاتی و خطوط پدافندی و نیز در اطراف و داخل شهر فاو و عقبه خودی نسبت به روزهای قبل افزایش می یابد. از ترددها و نوع آرایش و تقویت یگانهای ارتش عراق نیز چنین بر می آمد که آنها خود را برای پاتکهای سنگین تری آماده می سازند.
همزمان با شروع فعالیت رزمندگان اسلام، برای پاکسازی عناصر گارد، که پشت خط خودی حضور داشتند، دشمن نیز با استعداد فراوان رزمی و پیاده دست به پاتک شدیدی از طریق جاده آسفالت به طرف سه راهی می زند.
ستون طویل ایجاد شده در پشت تانک های دشمن نیز سیل گلوله های نیروهای بیسیجی بی نصیب نمی مانند.
در هر چند دقیقه، یک تانک و یا خود روهایی از دشمن منهدم می شود. پس از گذشت دو سه ساعت از درگیری، انبوهی از امکانات ترابری و زرهی سوخته شده در 500 متری تا یک کیلو متری سه راه، جاده آسفالت را مسدود می کند. ضمن آنکه ایجاد شکاف در فاصله کمی جلو تر از سه راه، توسط رزمندگان گردان ابوالفضل (علیه السلام) بر مشکلات مانور تانکهایی که بعضاً با سرعت به طرف خط هجوم می آوردند، می افزاید از این رو در دشت وسیع اطراف جاده نیروهای دشمن به صورت پراکنده به خطوط دفاعی در اطراف سه راه هجوم می آورند.
لحظه ای بعد، در حالیکه نیروهای خودی در خط پدافندی سه راه همچنان به مقابله با پاتک دشمن می پردازند و رزمندگان جملگی چشم به جاده آسفالت و اطراف آن دوخته و تبادل آتش دو طرف به شدت ادامه دارد، ناگهان از دو سو، پشت جاده شنی و پشت نیروهای پدافندخودی در سه راه به سمت خودی و به وسیله سلاح های سبک و سنگین دشمن اجرای آتش می شود. نیروها که عمده توجهشان معطوف به مقابل خاکریز است، با ناباوری از پشت مورد تهدید قرار می گیرند. در بدو امر تصور می شد، از سوی نیروهای خودی اشتباهی رخ داده باشد، اما پس از چندی معلوم شد تعد اد باقیمانده ای از محاصره شده گان با استفاده از چند دستگاه تانک موجود در قرار گاه، از پشت به گردان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) مستقر در سه راهی حمله کرده و افراد گردان روح الله مستقر در پشت جاده شنی را به رگبار می بندند.
نیروهای خودی از هر طرف آنان را زیر آتش گرفته و تعداد زیادی را به هلاکت
 
می رسانند و معدودی از آنها نیز موفق به فرار می شوند.
دشمن تا این لحظه با وجود این که تلفات زیادی را برروی جاده و در سمت گردان
  
روح الله (چپ جاده بصره ) متحمل شده است، رفته رفته بر گسترش و پیشروی خود بین دو جاده البحار و بصره می افزاید و با اینکه تعدادی از تانک هایش در گل فرو رفته و تحرک آنها به کندی صورت می گیرد به هر شکل ممکن به سمت خط پدافندی خودی در حد فاصل دو جاده اول و دوم به حرکت ادامه می دهند. بدین ترتیب دشمن به مرور زمان خود را به حاشیه سمت راست سه راه و جاده بصره نزدیکتر می سازند و عقبه گردان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را که سر گرم پدافند در این نقطه است، تهدید می کند.
در ساعت 14 پس از مدت کوتاهی آرامش همزمان با اجرای شدید توپخانه دشمن، ادامه پاتک در دشت سمت راست جاده بصره برای تصرف راه و قرار گاه های حاشیه جاده شنی به طور ناگهانی آغاز می گردد. نیروهای دشمن با استعداد بیشتری، در حمایت آتش تهیه و گلوله باران شیمیایی توپخانه، برای تصرف جاده آسفالته در پشت سر رزمندگان و پیشروی به سمت خط خودی از سوی مقابل ، اقدام به پاتک می کنند تا در پی آن گردان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را به محاصره خویش در آورند.
اما افراد گردان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) با استواری هر چه تمامتر به مقاومت در برابر آتش تهیه و هجون تانک ها و نفرات پیاده دشمن ادامه می دهند. فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) به همراه علی قوچانی فرمانده یکی از تیپ های لشگر 14 امام حسین (علیه السلام) و فرمانده محور عملیات فعلی، از طریق بیسیم مسئولان را از حضور دشمن در سمت راست جاده بصره، با خبر می کنند و
  در خواست کمک می نمایند. افراد گردانهای دیگر که هر کدام از شب گذشته تاکنون فعالانه در حال درگیری به سر برده، تعدادی از آنها آلوده به مواد شیمیایی شده اند، اینک در چهره یکایکشان آثار خستگی و. کوفتگی شدید ظاهر شده است. با توجه به حجم و شدت درگیری های انجام شده در طول چند ساعت اخیر، مهمات موجود کفاف مقابله با حمله وسیع دشمن را نمی داد، از این رو فرمانده گردان که تاکنون پاسخگوی پاتک شدید دشمن بوده است، بنا به ضرورت پیشنهاد عقب نشینی داده و پس از جلب موافقت فرماندهان بالاتر، به قصد پدافند یک کیلو متر  عقب تر از سه راه، گردان را مستقر می سازد. در این مقطع نیز صحنه عملیات پر از حماسه، ایثار و فداکاری است. برادر قوچانی که از صبح امروز در خط مقدم، کنار نیروهای مقاوم گردان ابوالفضل (علیه السلام) حضور یافته و به فرمانده گردان در امور مختلف کمک رسانده است، اکنون نیز در عقب نشینی گردان، به صورت اختیاری و منظم نقش فعالی ایفا می کند. او موضعی را کمی عقب تر مشخص می کند و با تسلط کافی به همراه فرمانده گردان حرکت نیروها را کنترل و هدایت می نماید. او در این راه چنان به تکاپو 
می افتد که گویی با خود عهد بسته است که چون تا این ساعت، در شرایط سخت و سنگین مقاومت شریک بسییجیان بوده است، در این برهه از عملیات نیز بعد از عزیمت آخرین نفر، به عقب برگردد.
او جلو تر از همه افراد در این مسیر به این سو و آن سو می رود و لحظه ای از تحرک باز نمی ایستد. سنگر به سنگر مواضع خودی را سر کشی می نماید و در پی آخرین نفرات گردان، تلاش می کند. اما به خاطر اطمینان یافتن از رفتن کلیه بسیجیان در خط ، در زیر آتش شدید دشمن که در این ساعت شدت یافته بود، پیوسته به جستجو ادامه
 می د هد و با دوندگی و فریاد های بلند، افراد احتمالی باقیمانده را خبر می کند. نیروهای دشمن با کاهش آتش نزدیک نیروهای خودی، هر لحظه به محل سه راه نزدیکترمی شوند، اما علی قوچانی سر گرم وظیفه خطیر خویش است و با روحیه ای سرشار از علاقه به بسیجیان و دلسوزی غیر قابل توصیف، همچنان منطقه را کنترل می کند. همزمان با پایان گرفتن عقب نشینی گردان، او نیزبرای پیوستن به نیروها خود را آماده می کند. اما چیزی از خط فاصله نگرفته است که تانک های دشمن متوجه حضور وی شده و وی را به عنوان آخرین نفر مورد هدف قرار می دهند. نیروهای خود که از دور ناظر صحنه هستند، در یک لحظه علی قوچانی را همچون شعله ای از آتش مشاهده می کنند که به سرعت محو می شود. در بررسی های انجام شده هیچ گونه اثری از او به دست نمی آید و او که تنسی عمیق و پیوندی ناگسستنی با بسیجیان داشت، سر انجام این چنین در راه محبت و وفاداری به لیبک گویان امام؛ وجودش را فدا می سازد و تنها مشتی خاک از خود، برای خانواده اش به یادگار می گذارد.


گروه شهدا ::: پنج شنبه 87/12/1::: ساعت 2:59 صبح

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 17
بازدید کل : 150641
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره وبلاگ ::.
گروه فرهنگی سردار خیبر
گروه شهدا
بسم رب الشهدا والصدیقین به یاری خدا ومدد اهل بیت وبلاگ تخصصی شهدا با نام گروه فرهنگی سردار خیبر -زیر مجموعه کانون فرهنگی محبان المهدی راه اندازی شد با امید که بتوانیم مطالب شایسته ای در رابطه با شهدا وفرهنگ شهادت ارائه کنیم جز شهادت راهی نیست
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
گروه فرهنگی سردار خیبر
.:: لینک دوستان ::.
.:: لوگوی دوستان::.




























.:: نوای وبلاگ ::.
.:: فهرست موضوعی ::.
.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
کانون فرهنگی محبان المهدی
گروه فرهنگی سردار خیبر
گروه فرهنگی سردار خیبر